مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

⓿دانلودجزوه.مقاله.پروژه.کارآموزی⓿


وقتی در جستجوی خودت باشی ، خداوند را در کنارت احساس می کنی


مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

بابل در حدود سال ۱۵۹۵ پیش از میلاد در برابر حمله “حتی” ها که در آناتولی ( ترکیه امروزی) مستقر بودند سقوط کرد. “حتی” ها سپس این سرزمین را ترک کردند و در نتیجه بابل که حالا ضعیف تر شده بود در برابر حمله مهاجمان ( “کاستی” ها از شمال غرب و “عیلامی” ها از شرق) بی دفاع ماند. با وجود اینکه سلسله دوم بابلی ها تحت فرماندهی ” نبوچادنزار” اول ، اهل ” ایسین” (۱۱۲۵-۱۱۰۴پ.م) به قدرت رسید ، آشوری ها کمابیش تا آخر این هزاره حاکمیت جنوب بین النهرین را در دست داشتند. سرزمین آنها دولت- شهر آشور بود( به نام آشور، یکی از خدایان) و در بالادستِ رود دجله قرار داشت.

هنر امپراتوری: بیان قدرت پادشاهی

سرزمین آشوری ها در زمان حکومت چند حاکم توانا که با پادشاهی “آشور اوبالیت” (Ashur-uballit)  آغاز می شود (۱۳۶۳-۱۳۲۸پ.م) گسترش یافت و نه تنها خود بین النهرین بلکه مناطق اطراف آن را نیز دربرگرفت. امپراتوری آشور در بهترین موقعیت (قرن هفتم پیش از میلاد) از شبه جزیره ” سینا” تا ارمنستان وسعت داشت و حتی مصر هم در سال ۶۷۰پ.م به تصرف آشوری ها در آمد.

 

152 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

آشوری ها از دستاوردهای هنری سومری ها و بابلی ها ایده های بسیار گرفتند اما آنها را با اهداف خود منطبق کردند. هنر آشوری ها مشخصا هنر امپراتوری بود:

تبلیغاتی و عمومی و برای ادعا و حفظ برتری تمدن آشوری به خصوص از طریق بازنمایی قدرت نظامی.

آشوری ها هم، بر اساس الگوهای سومری ها به ساختن معابد و زیگورات ها پرداختند. اما تاکید آنها در معماری بر ساخت کاخ های سلطنتی بود. کاخ های آشوری به عظمت و شکوهی وصف نشدنی رسیدند که حضور و سلطه ی سلطنت را مشخص می کرد.

تجلی قدرت پادشاهی آشوری، از بیرون کاخ ها شروع می شد. چنانکه در نقشه شهر ” دور شاروکین” (Dur sharrukin)  ( که امروزه در عراق واقع است و “خرساباد” نامیده می شود) می بینیم که سارگون دوم (حکومت: ۷۲۱- ۷۰۵پ.م) مرکز پادشاهی خود را در آن قرار داده بود بیشتر قسمت های این شهر دست نخورده باقی ماند ه است و وسعت آن حدودا به ۱۶۰۰ متر مربع می رسید و اطراف آن دیواری دفاعی از خشت گلی کشیده شده بود.

تجلی قدرت پادشاهی آشوری، از بیرون کاخ ها شروع می شد. چنانکه در نقشه شهر ” دور شاروکین” (Dur sharrukin)  ( که امروزه در عراق واقع است و “خرساباد” نامیده می شود) می بینیم که سارگون دوم (حکومت: ۷۲۱- ۷۰۵پ.م) مرکز پادشاهی خود را در آن قرار داده بود بیشتر قسمت های این شهر دست نخورده باقی ماند ه است و وسعت آن حدودا به ۱۶۰۰ متر مربع می رسید و اطراف آن دیواری دفاعی از خشت گلی کشیده شده بود.

برای رسیدن به کاخ باید از داخل شهر عبور کرده ، بازارها و میادین را پشت سر گذاشته و از تپه ها می گذشتند. در قسمت شمال غربی ارگی با دیوار و برجک ، زیگورات و کاخ را در بر می گرفت و آنها را از باقی شهر جدا می کرد و به این ترتیب بر اهمیتشان تاکید می کرد. هر دو بنا بر تپه ای به ارتفاع ۱۵ متر ساخته شده اند تا بر برتری پادشاه نسبت به الباقی جامعه تاکید کنند. زیگورات این شهر که به زیگورات خرساباد مشهور است بلند ترین زیگورات شناخته شده تا کنون است که ۷ طبقه داشته و از سنگ ساخته شده بوده است.

2162161686775212601731201451494449181138180 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

زیگورات های آشوری حداقل چهار طبقه داشتند که هر کدام به ارتفاع ۵متر بودند رنگ آجرهای هر طبقه متفاوت بود و پلکانی چرخان در اطراف آن قرار داشت . قرار گرفتن معبد در فضای کاخ، نشان از ارتباط خاص پادشاه با خدایان بود.

مجموعه کاخ حدود ۳۰ محوطه و ۲۰۰ اتاق می شد و چشم اندازی خیال انگیز و با شکوه داشت. در دروازه ها پیکره های نگهبان بزرگ و شگفت آوری به نام ” لاماسو” قرار داده می شدند که بدن گاو، سر انسان و بال عقاب داشتند . پیکره های ” لاماسو” که نقش نگهبان دروازه را داشته ، بعدها در هنر دوران هخامنشی مورد تقلید قرار گرفت و مشهورترین نمونه آن را در دروازه کاخ خشایارشا در تخت جمشید می توان مشاهده کرد. این پیکرهای عظیم و باشکوه از سنگ یکپارچه تراشیده شده اند و برای انتقال به موزه پاریس به ناچار به چند تکه تقسیم شدند.

این پیکره ها که از سنگ آهک تراشیده شده اند از جهتی با بنا یکی هستند. آنطور که در متون آمده مجسمه های لاماسو را از برنز نیز تهیه می کردند اما متاسفانه در دوران بعدی این قبیل مجسمه ها ذوب شدند و به همین دلیل امروزه نمونه ای از آن در دسترس نیست.

زیگورات های آشوری حداقل چهار طبقه داشتند که هر کدام به ارتفاع ۵متر بودند رنگ آجرهای هر طبقه متفاوت بود و پلکانی چرخان در اطراف آن قرار داشت . قرار گرفتن معبد در فضای کاخ، نشان از ارتباط خاص پادشاه با خدایان بود.

این پیکره ها به دلیل داشتن سرپوش های بلند به همراه شاخ، چشم های فرو رفته ، پاها و بدن عضلانی و الگوی ظریف ریش و در برخی موارد پرها، بیننده را محو تماشای خود می کنند و اقتدار رعب آور پادشاه را به یاد می آورند. آشوری ها احتمالا به این موضوع اعتقاد داشتند که موجودات دورگه (ترکیبی)، توانایی دورکردن شیطان را دارند .

122261961411199229203235107972372250114190 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

در داخل کاخ های سلطنتی ویژگی دیگری که خاص هنر آشوری است توجه را جلب می کند: بلوک های ایستاده از سنگ گچ به نام Orthostats که برای دیوارهای کوتاهتر استفاده شده اند. به لحاظ ساختاری این بلوکها از خشت های گلی در برابر رطوبت و فرسودگی محافظت می کردند اما در بکارگیری آنها هدفی ارتباطی نیز مد نظر بوده است. روی این دیوارها تصاویر روایتگر دیده می شوند ، به صورت برجسته کاری های ظریف که در برخی قسمتها برای تاکید رنگ شده اند و شکار شیر در باغهای پادشاهی و یا صحنه های کشورگشایی را نشان می دهد. نوع پرداخت به موضوع پیروزی در جنگها به گونه ای است که توالی آن، بیننده را از صحنه ای به صحنه دیگر می برد و تکرار حس پیروزی گریزناپذیر آشوری ها را ایجاد می کند.

در مورد صحنه های شکار شیر نیز این نکته لازم به ذکر است که ساکنان اولیه بین النهرین از ابتدا برای محافظت از خودشان شیرها را شکار می کردند اما این موضوع در دوران آشور به فعالیتی نمادین تبدیل شده بود که به طور آیینی نشان از قدرت پادشاه داشت و استعاره ای برای قدرت نظامی بود.

به هر ترتیب در دوران آشور هنر نقش برجسته اهمیتی چشمگیر یافت که در ادوار قبل قابل مشاهده نیست.

     اساساً هنر کنده کاری روی سنگ و نقش برجسته است و برخلاف سایر تمدنهای بین النهرین از آشوریان تندیسهای استوانه ای و گرد به ندرت باقی مانده است . حتی چهارپایان بالدار هم تندیسهای نقش برجسته ای به حساب می آیند که در بستر سنگی خود گرفتار مانده و بصورت نقش برجسته در سه سطح هستند .
روایت جشنها به صورت تصویر به سطوح صاف و یکدستی احتیاج داشت که بر روی آن لشکرکشی ها ، محاصره ها ، فتوحات ، کشتارها و شکار حیوانات وحشی که تمامی اوقات پادشاهان را اشغال می کرد تقریباً بدون پایان و انجام تکرار می شود . هنرمندان که در محدوده یک سطح چهار گوش کار می کردند ، زبانی یک تصویری ابداع کرده بودند که در عین خشکی و قراردادی بودنش قدرت توصیفی و روایی فراوان داشت . پیوستگی و ادامه داستانهای نقش برجسته آشور ی تنها در کنار کتیبه های سنگی قطع می شود . یکی از نمونه های بارز حالت تشریفاتی و رسمی در هنر آشوری را در نقش برجسته ای از آشور نصیریان دوم می توانیم ببینیم که در آن پادشاه در گوشه ای نشسته و به آرامی جام خود را بالا برده است .
ضمن آنکه شخصیت پر اهمیت سمت چپ موجود بالدار که در حال پاشیدن آب متبرک است عمل پادشاه را بخشی از یک آئین مذهبی جلوه می دهد .

آشور نام دولتی باستانی است که در شمال بین النهرین قرار داشت.حدود چهار هزار سال پیش این دولت تشکیل شد و مدت هزار و سیصد و پنجاه سال دوام آورد.این امپراتوری بر سرزمینهای فنیقیه، فلسطین ،مصر ،بابل،ایلام و غرب فلات ایران تا خلیج فارس حکمرانی میکرد.تاثیر هنر آشوری بر کشورهای همسایه خود از جمله ایران و هخامنشیان بسیار نمایان است.تصاویر زیر آثاری آشوری هستند که در موزه لندن قرار دارند.

asury louvre 225x300 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

مرد آشوری در موزه لوور

DSCN1578 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

گو ا دا بانوی لگاش ۲۱۲۰ پ م

DSCN1562 194x300 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

لوح پیروزی نرام سین -۲۲۵۴ پ م

DSCN1610 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

مجسمه مرمری از معبد ایشتر – ۲۴۰۰ پ م

DSCN1614 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

مجسمه زن از معبد ایشتر حدود ۲۵۰۰ پ م

DSCN1616 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

نوشته ای بر روی لوحی از خاک رس مربوط به کارهای اداری در معبد لگاش حدود ۲۳۷۰ پ م

DSCN1620 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

مراسم نذر شاه آشوری اور-نانشه در ۲۵۰۰پ م

DSCN1927 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

حیوان افسانه ای از کاخ نمرود – ۸۸۳ پ م

DSCN2961 225x300 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

مجسمه ابولهول – نینوا سده ۷ پ م

DSCN3030 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

ساز چنگ از معبد پو آبی در شهر اور

DSCN30321 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

یک چنگ – ۲۶۰۰ پ م

DSCN3034 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

مجسمه سر یک چنگ – ۲۶۰۰ پ م

DSCN3036 225x300 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

شیری به مردی حمله کرده – هنر آشوری

DSCN3104 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

مجسمه ابولهول ریش دار با کلاه شاهی

relief6 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

آشوریان در حال بازگشت از شکار

relief4 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

شاه آشوری در حال شکار شیر

relief7 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

انجمن شکارچیان

relief8 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

خط میخی آشوری

relief9 300x225 مقاله ای کامل در مورد هنر آشوریان

نمایش بدعت با شاه

شاهکارهای معماری و سنگتراشی

پیامهائی از عظمت گذشته

ایران بسب قدمت تاریخ وتمدنی که دارد، به عنوان یک مرکز پژوهش در زمینه باستان‌شناسی شناخته شده است و تحقیق پژوهشگران و دانشمندان همواره جلوه‌هائی از این سرزمین کهنسال را از پشت غبار قرون بیرون آورده و به جهانیان می‌نمایاند.

در این میان بناهای معظم دوره اسلامی مخصوصاً عصر صفوی (قرن‌های ۱۶ تا ۱۸) به دانشمندان در زمینه شناساندن آثار تاریخی و معماری کهن ایران، کمک‌های شایان میرساند.

این بناها نمودار ویژگیهای پایدار روح واندیشه ایرانی است. اگر این بناها وجود نداشت خود فقدان بزرگی برای جهان هنر بشمار میرفت، ولی سنگهای تمدن کهن ضمن فروریختن از بین نمی‌رود. هنوز در ویرانه‌ها و در روی دامنه دیوارها چه پیامهای اعجاب‌انگیزی از قریحه و عظمت که بگوش ما نمیرسد و چه درسهائی که در پیش دیدگان ما جلوه‌گر نمیشود.

نفوذ هنر آشور و مصر در ایران

فرزانگان ایرانی از دوره ماقبل تاریخ در زمینه هنر مانند بسیاری از شئون دیگر به انجام کشفیاتی چند که نمایشگر قریحه بارور آنان است نائل آمده‌اند. در هزاره چهارم قبل از میلاد مسیح پیشرفت‌های کاملی در دنباله پژوهشهای هنری کهن در آثار سفالگران، مفرغ‌کاران و جواهرسازان پدیدار شد و هنرمندان ایرانی عقایدی را که از ازمنه پیش بیان شده و اندیشه‌هائی که تا آنزمان تنها بوسیله خط نمایش داده میشد در روی لوحه‌هائی از گل رس نقش کردند.

تردیدی نیست که در آن عصر دور دست استادکاران، معماران وبنایان با ساختن بناهائی که اکنون هیچگونه اطلاعی از آن در دست نداریم زمینه رابرای شکوفائی خارق‌العاده تمدن هخامنشی آماده کرده بودند. ظهور ناگهانی این مکتب نباید موجب این توهم شود که مقدماتی برای بنیانگذاری آن در کار نبوده است. در آن هنگام هنر ایرانی تحت تأثیر عوامل متعددی قرار داشته است ولی ایرانیان توانستند آنچه را که از پیشینیان خود اقتباس کرده بودند، بنحو شایسته‌ای با ذوق شخصی و آداب و طبیعت شرقی خویش تطبیق دهند. آنان این توانائی را داشتند – و این از مختصات هر تمدن بزرگ است- که از این عوامل مختلف ترکیب موزونی بوجود آورند.

با اینکه نمیتوان در زمینه اشتقاق سبکهای حجاری دوره هخامنشی از حجاری آشوریان تردید نمود، ذوق و استعداد ایرانی از همان هنگام برروی ضوابط زیبائی شناسی بین‌النهرین اثر گذاشت و آنرا به تحول واداشت. دامنه این تحول در طی قرنها بتدریج گسترش یافت و بعدها در اثر تعالیم قرآن مجید و روحیه اعراب که هنرمندان را از ساختن تندیس جانداران بازداشته و به کاهش شماره برجستگیها در آثار هنری و نیز به تجرید سوق داد نیرو و توان بیشتری گرفت. در حالیکه در آشور نمایش زندگی خشن و بیدادگرانه ضمن تقلید کورکورانه و زیاده‌روی در نمایش حرکات و برجسته‌کاری شکل ثابتی بخود میگرفت، در این عواطف انسانی و وقار و عظمت همراه با آرامش و سکون، هنرمند را به ملاحظه‌کاری و نیز ابراز نوعی ترحم برانگیخت. برداشت بهتری در زمینه معماری سنگتراشان را بر آن داشت که آثار خود را به ضروریات زمان تطبیق دهند.

هنرمند ایرانی میدانست که حجاری تزیینی باید با توجه به بنائی که روی آن بکار برده میشود مورد مطالعه قرار گیرد. برجستگی باز هم در آثار سنگتراشان و جود دارد، ولی فقط در بخشهای بالای ساختمان دیده میشود. افریزهای درازی که در قسمتهای پائین و در لای درگاه‌ها بچشم میخورد تنها عبارت از نقش بسیار سطحی و تعدادی تصاویر نیمرخ کم‌ضخامت است. با وجود فراوانی شماره تصاویر انسانی، اثر زندگی کمتر احساس میشود و اگر اندیشه تجسم جزئیات بهنگام خلق این آثار در ذهن هنرمند نبود، خطر کم‌مایگی تمام آنها را تهدید میکرد، ولی نشانه‌های این اندیشه یکی از ویژگیهای هنر اسلامی است با حدت کم‌نظیری در تمام آن آثار مشاهده میشود. در عین حال هنرمند به استعمال رنگ توسل میجوید و رنگ در سایه تزیینات روی سفال جای خود را پیروزمندانه در میان هنر باز میکند. افریز کمانداران شوش که در موزه «لوور» نگاهداری میشود، نشانه بارزی است از ذوق وسلیقه هنری که هرگز از بین نخواهد رفت.

خاصیت سنگتراشی – با توجه بمقام و موقعیتی که در بناها دارد –هر چه باشد هنر حقیقی ایرانی در عهد هخامنشیان معماری است و این هنر اهمیت خود را پیوسته نگاه خواهد داشت. مدت زیادی نیست که ما به این امر پی برده‌ایم. ما سالیان دراز ایران را از روی کلکسیونهای غنی و زیبای متعلق به ادوار مختلف (از ظروف مفرغی لرستان گرفته تا فرشهای دوره معاصر، منسوجات، ظزوف سفالین و مینیاتورها) که در موزه‌های سراسر جهان جمع‌آوری شده است می‌شناختیم. البته این اشیاء خود گواه بر وجود استعدادهای متنوع و درخشان یک ملت است، ولی امروزه ناگزیریم با تعیین ارزش واقعی این اشیاء آنها را در زمره کارهای هنری درجه دوم بشمار آوریم.

با وجود این باید به این حقیقت اذعان داشت که هنر معماری دوره هخامنشی در تاریخ عمومی هنر ایران حادثه زودگذری بیش نیست. ایرانیان روش‌ها و اسلوب ویژه‌تراش سنگ را که در کشورهای بیگانه در مورد آجر بکار میرفت، اساساً در ساختمان تالارهای ستون‌دار بزرگی که سقف آن پوشیده از چوب بست‌هاست بکار میبردند. هنر معماری پس از دست یافتن – دست‌کم در ظاهر – به مهارتی که در بناهای اولیه دیده میشود، بی‌آنکه آثار بزرگی برجای نهد از بین رفت و نفوذ آنرا تا حدودی که باقیمانده است باید در بیرون از مرزهای ملی ایران یعنی در بین‌النهرین و از راه این سرزمین از برکت وجود اعراب در تالارهای مساجد سوخته مدیترانه جستجو کرد. چون ایرانیان پیش از اسلام نمیخواستند مورد پرستش خود را با تندیس‌ها در معابد محبوس کنند هنر معماری بهیچوجه جنبه کیش و آئین بخود نگرفت و تردیدی نیست که آتشگاهها را باید یگانه آثار متأثر از کیش آن دوره بشمار آورد.

بعدها اماکن بزرگتری برای پرستش اتش و حتی معابد راستین بنا گردید (قرن دوم میلاد مسیح) ولی در دوره ساسانیان مانند عهد هخامنشی جالب‌ترین قسمت بنا همان کاخ سلطنتی و یا بهتر بگوئیم تالار پذیرائی این کاخ بوده است. هنر، دلیل وجودی خود را پیوسته در ابراز ستایش نسبت به شاهنشاه یافت. تالار پذیرائی آپادانا مانند جنگلی است با ستونهای بلند دوسر که از هم فاصله دارند.  رعایت این فاصله برخلاف آنچه در مصر – بالای در و پنجره تالارهای ستوندار این کشور دارای یک تخته سنگ به درازای کمی است – دیده میشود با استفاده از تیرهای درازی از چوب سدر لبنان امکان‌پذیر گشته است.

در اطراف آپادانا و اغلب در کنار تالار دیگری که برای تشکیل جلسات رؤسای آرتش در نظر گرفته شده است مانند تالار صد ستون تخت جمشید ساختمانهای دیگر، قرارگاه سپاهیان، خزانه‌داری، مخازن، انبارها، اصطبلها و جایگاه عرابه‌ها، تالارهای مخصوص اقامت شاه و درباریان گرد هم جمع شده است. مجموع این ساختمانها که کم و بیش در شوش و پازارگاد بنا شده در تخت جمشید که در حدود ۵۴۰ پیش از میلاد مسیح بفرمان داریوش اول، خشایارشاه اول و خشایارشاه دوم ساخته شده به اوج شکوفائی خود رسیده است. این کاخ بر روی پایه‌ای از تخته سنگهای بزرگ به بلندی نزدیک بیست متر بنا شده و مساحت پشت‌بام آن از ۱۳ هکتار کمتر نیست.

سلوکیها و پارتها

شیوه هنری ویژه یونان که بوسیله اسکندر به ایران راه یافت، شیوه سنگتراشی و معماری دوره هخامنشی را تحت تأثیر قرار داد. در دوره اشکانیان قشری از شیوه‌های هنری یونان بر روی هنر ایران کشیده شد و آنرا از جاده اصلی خود منحرف ساخت و فقط عکس‌العمل ملی و سنت‌گرای پارتها بود که سبب شد این کشور دوباره با سرنوشت هنری خود پیوند حاصل کند. اگر مکتب سنگتراشی حیات خود را در دوره ساسانیان تقریباً از صفر آغاز کرد و در سده سوم و بویژه پایان سده چهارم میلاد مسیح در طاق بصره و سپس در آغاز قرن هفتم در غار خسرو آثار درخشانی بوجود آورد، هنر معماری بی‌تردید با وجود پیروی از سبک شاهکارهای دوره هخامنشی بسبب اینکه امکان برتری بر آنها وجود نداشت به مسیر دیگری گرائید و به ویژه با ساختن طاقهای نیم‌دایره و گنبدی با آن شاهکارها به رقابت پرداخت.

سلوکیها و پارتها با ترویج کامل سبک طاق که هنر راستین ایران در زمینه معماری است آنرا برای این رقابت آماده کرده بودند. پارتیها بویژه ایوان را که عبارت از یک تالار بلند طاقدار است و از یکسو در تمام پهنا و سرتاسر درازای خود به سردر بنا باز میشود ابداع و یا اقتباس کرده بودند. در دوره ساسانیان ایوان، تالار پذیرائی پادشاهان گشته و با آپادانا کوس رقابت زد. نمونه‌ای از آنرا میتوان در طاق کسری در تیسفون که طاق آن به بلندی ۳۴ متر و پهنای ۵/۲۵ متر و عمق ۴۳۰ متر است مشاهده کرد. در دوره اسلام ایوان بعنوان زینت سردرهای مجتمع‌های بزرگ معماری یعنی مساجد و مدارس بکار رفت.

هنر دوره ساسانی که در عین حال سنتی و پیشرفت‌گراست تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر روی هنر اسلامی ایران و بطور کلی بر روی مجموعه هنرهای اسلامی تا مرزهای کشور مغرب نموده است. مع‌الوصف اسلام روشهای تجربی دوره ساسانی را به اسلوب دانشمندانه و مدونی تبدیل کرد. البته ایران بعد از اسلام دیگر شباهتی به ایران دوره پیش از آن نداشت. اولاً همانگونه که در هنگام فتح اسکندر نیز دیده شد این کشور تحت نفوذ کشورگشایان قرار گرفت. در مدت چندین قرن یک نوع مسجد که عنوان مسجد عربی به آن اطلاق میشود و نمونه‌ای از آن در سوریه بوجود آمده بود، پیوسته در شهرهای مختلف ایران ساخته شد. آثار کمی از این گونه مسجد برجای مانده است. نمونه بازار آن مسجد وکیل شیراز است که دوام آنرا مدیون رواج مجدد این سبک در قرن هیجدهم هستیم. آنچه جالب توجه است اینست که در ایران یکبار دیگر خود را از تسلط بیگانگان (که در اینمورد عبارت از نفوذ معنوی اعراب بود) رها ساخته و ملیت خود را بطور کامل نگاهداشت. آنچه را در بنیان نهاد دنباله مستقیم بناهائی که پیش از دوره اسلام ساخته بود نبود. توجه بسمت مکه، آداب نماز، تحریم تجسم جانداران، ابراز تمایل به کتیبه شناسی عرب، استفاده از مناره‌ها که تنها چند مثالی است از مثالهای بیشمار سبب طرح عمارات جدیدی گردید.

در بسیاری از موارد (بنای ایوان، هموار ساختن برجستگیها، استعمال زیاد سفال روکش‌دار در سطح دیوارها) هنر دوره اسلامی چیزی جز نقطه پایان تحول چندین هزار ساله هنر ایران نبود. با اینکه این تحول در دوره سلطنت شاه عباس کبیر (۱۶۲۸-۱۵۸۷) به شکوفائی و کمال نهائی خود نرسید، بنای شهر اصفهان با میدان بزرگ و منظم آن، مسجد شاه که یکی از عبادتگاههای سلطنتی است، کاخها، باغچه‌ها، پلها و خیابان وسیع آن بطول ۳ کیلومتر بر رویهم مجموعه‌ای را تشکیل میدهند که هنوز زنده و جاودان است میتوان در آن کیفیات شهرسازی، برداشت نسبت‌ها و جلوه و درخشندگی تزیینات را که نشانه‌های بسیار گویائی از نبوغ جاودانی ایران در زمینه معماری است به دیده تحسین نگریست.

تورج رهبر گنجه‏ جهانگردانی که برای سیاحت،پای به خاک عراق‏ می‏نهند،شاید هرگز نتوانند حدس بزنند که‏ بیابانها،تپه‏ها و تلهایی که در اطراف آنها به چجشم‏ می‏خورد،روزگاری شهرهایی بزرگ و پررونق بوده‏ است.شاید آنها نتوانند حتی در خیال خود،تصور کنند بیابانی را که بر آن قدم گذاشته ‏اند،قرنها پیش،بازار یا معبد یک شهر متمدن بوده است.

حتی برای سیاحان آشنا به تاریخ آشور و کلده و بابل نیز این مسأله روشن نیست که در آن زمان چه‏ می‏گذشته است.مسافران زیادی که در قرون‏ گذشته همواره طول و عرض خاکهای بین النهرین را زیر پا نهاده‏اند ابدا فکر نمی‏کردند که از جایگاه دو مدینه عظیم«بابل و نینوا»چندان دور نیستند.

حتی بعضی از مسافران فضیلت مآب که بوسیلهء کتب مقدسه عهد عتیق از وجود این دو شهر آگاه‏ بودند و در پی تجسس کشف هویت واقعی این دو شهرها بودند چندین بار از فراز ویرانه‏های آن دو شهر گذشته بی‏آنه بدانند گمشده‏هایشان در همانجا زیر قدومشان مخفی است.در اثر مرور زمان و حفاری‏های بسیار،بالاخره معلوم گشت که‏ سرزمین بین‏النهرین همان سرزمین باستانی اقوام‏ هنرپرور بابل و آشور است.شاید اولین بار پل امیل‏ بوتا کنسول فرانسه شروع به کاوش و حفاری نمود و معلوم شد که آن تل( llaT )محل شهر«نینوا»همان‏ شهر قدیمی است.پس از کاوشهای پل امیل بوتا، در منطقه انگلیسی‏ها به سرپرستی هنری لایارد دنبالهء حفاری در نینوا را ادامه دادند و سپس راویلسن و دیگران بناهای فراوانی را از زیر خروارها خاک بیرون‏ آوردند و بوسیله نوشته‏ها و کتیبه‏ها و الواح گوناگون‏ بانی آنها و تاریخ‏بنا و معلومات دیگری را در اطراف‏ هر بنا کشف کردند.چنانچه تاریخ معماری آشور ۲ l را به شش دوره همراه با ۶ کاخ بزرگ از شاهان‏ معروف تقسیم نموده که عبارتند از:

۱-در سال ۸۷۰ قبل از میلاد آشور نازیر پال(قصه نمرود)

۲-در سال ۷۱۵ قبل از میلاد قصر سارگون در خورس آباد

۳-در سال ۶۹۰ قبل از میلاد قصر سناخریب‏ در کویونجیک(کویرنجیق)

۴-در سال ۶۷۵ قبل از میلاد قصر آسارهادون‏ در خورس آباد

۵-در سال ۶۶۰ قبل از میلاد قصر آشور بنی‏پال‏ ۶-دوران قرن آشور نازیرپال و ساگونید که شبیه‏ به دوران مصر باستان است.

همانطور که می‏دانیم در مصر باستان معماری‏ روحانی معماری کشوری را تحت الشعاع خود قرار داده،حال اینکه در آشور وضع برخلاف آن بوده‏ است.در قصرهای آشوری که اساس معماری‏ آشوریان را شامل می‏شود تحولات اساسی بچشم‏ خورده که سیر این تحول و تطور هنر معماری را در معابد و پرستشگاههای آنان بوضوح مشاهده‏ می‏کنیم.هنر در بین النهرین چون هنر مصر کهنه و عتیق بنظر می‏آید.نژاد اولیهء آشوریها و بابلی‏ها که‏ افکار علم نجوم آن را سخت تحت تأثیر قرار داده‏ بود معماری را مطابق با اصول و اختراعات علم‏ نجوم دنبال می‏کردند.تصاویر و نقوش مختلف‏ ثابت می‏کنند که هنر معماری از قدیم الایام در سرزمین آشور هنری مهم و ارزنده بوده است.نقوش‏ متعددی چون نقشی که یکی از شاهان قدیم‏ سرزمین میان رودان را در یک حالت معماری نشان‏ می‏دهد مؤید این مطلب است که آثار قدیمی این‏ خطه که بی‏شک در آثار قوم کلده و آشور تأثیر بسزایی داشته‏اند از بین رفته است.معماری در سرزمین آشور شیوه‏ای خاص داشته و با اینکه تمدن‏ آن از قرون ۱۲ قبل از میلاد شروع شده ولی بیشتر آثار هنری متعلق به قرون ۹ تا ۷ ق.م است.از آنجا که هنرمند معمار این دوره در پی این اندیشه‏ است که با گسترش فن مخصوص به خود به‏ ارزشهای تازه‏ای در معماری دست یابد از این زمان‏ است که برای خلق هرگونه آثار که بخواهد اصیل‏ بشمار آید در دست داشتن و پیروی کردن از قواعدی را ضروری می‏داند.هنرمند آشور نیک‏ می‏داند که هر بنا در موجودیت کالبدی خود دارای‏ دو بخش متفاوت می‏باشد.فضاهای داخلی و کاربردی که در آنها صورت می‏گیرد و شکل یا پوستهء خارجی که حجم بنا را محدود می‏کند و یا آنچه از آن بناها دیده می‏شود پس تناسب بخشیدن‏ به بنا و فضاها،زیبا نمودن اشکال و جلب توجه و جذاب نمودن آن از جمله کارهای ضروری هنرمند این عصر بحساب می‏آمده است.کاخ‏های مجلل‏ -قصرها-کلیساها-و دیگر ابنیه‏ای که با شکوه‏ تمامتر در این عصر ساخته شده مؤید این گفتار است که در این میان کتابخانه آشور بانیپال سال‏ ۶۶۹ ق.م یکی از شاهکارهای این قوم توانمند بوده که به شهرت جهانی آنان افزوده است.این‏ کتابخانه دارای الواحی آجری و با حروفی خاص که‏ با حروف هیروگلیف متفاوت بود نقر شده است.

این کتابخانه در سال ۵۱-۱۸۴۹ م توسط هنری‏ لایارد انگلیسی کشف گردید.یکی از الواحی که از حفریات بدست آمده مربوط به حقوق زنان شصت‏ ماده است.در این لوح علاوه بر مسایل شوهرداری‏ از مالکیت وارث نیز صحبت بمیان آمده است این‏ الواح در نزد باستانشناسان به لوح‏” A “شهرت‏ دارد.خدمتی که قوم آشور به پیشرفت تمدن بشریت

(به تصویر صفحه مراجعه شود) نموده کمتر از تمدن بابل نبوده و نیست.در خصوص معماری این قوم در کتاب تاریخ جهانی‏ چنین آورده‏اند:

«اینان در زمینه معماری شاهکاری بزرگ بوجود آوردند و فراوانی سنگ در آشور موجب شد که‏ بناهای محکمتر از ساختمانهای بابل ایجاد شود. در بناها گذشته از سنگ،آجر نیز بکار می‏رفت.

شهرها را با دیواری عظیم و عریض محصور می‏کردند.معابد چندگانه می‏ساختند.دیوار بناها را با کاشی‏های لعابی و منقوش می‏آراستند».

لوح‏های کاپادوسی

یکی دیگر از هنرهای قابل توجه آشور که بصورت‏ مکاتبات یا اسناد محاسباتی است به لوح‏های‏ کاپادوسی‏” isodapaK “مشهور می‏باشد.هر چند تاریخ تنظیم این لوح‏ها مشخص نیست.لیکن‏ باستانشناسان عقیده دارند که از روی دو نمونه از این مهرها می‏توان تاریخ آنها را مشخص و تعیین‏ نمود.یکی از آنها اثری مهری است که مربوط به زمان‏ ایبی سین‏” nisibE “آخرین پادشاه سلسله سوم‏ URمی‏باشد و در لوحه دیگر مهری است که نام‏ سارگن آشوری پادشاه دو هزار سال قبل از میلاد در آن دیده می‏شود.

موضوعهایی که در حجاری و پیکرسازی مورد استفاده قرار می‏گرفته شامل مجسمهء خدایان و تصاویر شاهان ونقش یگاو بالدار با سر انسان‏ (یادآور گاو بالدار آشوری در ستونهای معماری‏ تخت جمشید در ایران)و از این قبیل است.در کتیبه‏ها و نقوشی که بر دیوارها کشف و حک شده‏ معمولا صحنه‏ای از جنگ یا شکار دیده می‏شود و شاهان زمانی که جنگی در کار نبوده،اوقات‏ خویش را احتمالا به شکار حیوانات خصوصاشیر سپری می‏نمودند.با توجه به کشفیات موجود آشوریها آب مصرفی شهر را از مناطق دوردست‏ بوسیله«کانال‏کشی»می‏آوردند.در دوران‏ سناخریب آبراهه‏هایی بر روی پایه‏هایی می‏ساختند که آب را از پنجاه کیلومتری به شهر نینوا می‏رسانیدند.هزاران از این کانال‏ها از زیر خاک‏ کشف گردیده است.آشوریها در کار ستونسازی‏ نیز تجاربی داشتند که مقدمه ستونهای مارپیچی‏ شکل ویژه ساختمانهای ایرانی و یونانی است. آشوریها همچنین کف تالارها را با تخته سنگ مرمر فرش می‏کردند.سقف‏ها را با تیرهای چوبی بزرگ‏ می‏ساختند و گاهی با ورقه‏ای زر و سیم‏ می‏پوشانیدند و زیر سقف ساختمان را با مناظر طبیعی آرایش می‏دادند.

در دوره‏های آخرین امپراتوری یا پادشاهان آشور کاخ‏های مجللی با خشت برای خود بنا می‏کردند که‏ در وضع عمومی آنها تقریبا هرگز تغییری داده نشد.

این قبیل بناها دارای ۳ نوع عمارت شامل عمارات‏ عالی،عمارات عمومی و عمارات معمولی بودند. سارگون سناخریب آسار هادون و آشور بنی‏ پال،شاهان بزرگ آشور هر کدام بنوبهء خود در بوجود آوردن این شاهکارها نقش مؤثری داشتند.

ارتفاع کاخ‏ها[کاخ شاروکین‏]گاه به ۱۴ متر و صد هزار متر مربع وسعت می‏رسید و معمولا از ۳ قسمت دربار(محل زندگی شاه و اربابان)، قسمت معابد و خانه‏های کارکنان و خدمتگزاران‏ تشکیل می‏شد.تمام خیابانها از سنگ‏فرش بود و در انتهای هر خیابان دروازهء دیگری وجود داشت و در همین کاخ‏[شاروکین‏]است که در حدود ۲ کیلومتر حجاری وجود دارد و ساختمان آن ۱۰ سال طول کشید.اینک این شاهکار عظیم زینت‏ تمام موزه‏های بزرگ دنیاست.

تکوین هنر آشوری در ۱۵۰۰ ق.م.صورت‏ گرفت و تا انهدام پایتخت آن پادشاهی نیرومند یعنی‏ «نینوا»سال ۶۱۲ ق.م دوام یافت.آشوریها از انواع سنگ مرغوب برای ساختمان و سنگتراشی از عاج فیل‏ها برای کنده‏کاری استفاده می‏کردند.

شهرسازی

تمام شهرهای آشور بزرگ بود و روی سکوها و کف مصنوعی شده بود.حفاریها نشان می‏دهد که‏ شهرهای آشور دارای خیابانهای بزرگ موازی و عمود بر هم بوده‏اند و در داخل این شهرهای بزرگ‏ مزارع و حتی جنگلهای مصنوعی بوجود می‏آوردند. آشوریها در مورد نظافت شهرها خیلی جدی‏ بودند،خیابانها و معابر را تمیز نگه می‏داشتند. همچنین وجود دیواری کلفت خانه‏ها و برج‏ها و باروی شهرها در گرما و سرمای آن شهرها تأثیر بسزایی داشت.

آنان هیچوقت خندق دفاعی دور شهر را پای‏ دیوار مصنوعی نمی‏ساختند.چون سستی زمین و دیوارهای آن این امکان را از آنها سلب کرده بود. روی دیوار را معمولا کنگره‏دار بنا می‏کردند. آشوریها مردمانی جنگجو و شجاع بودند.در امور نظامی مهارت داشتند و بهمین دلیل معماریشان‏ شبیه به معماری نظامی است.آنان هیچوقت‏ ورودیها را روبروی هم نمی‏ساختند.در پیرامون‏ شهرها باروها و برج‏ها بنا می‏کردند.دیوارها را فاقد زینت و گاها با شیارهای عمودی و باریک ایجاد می‏نمودند.ساخت طاقها را در معماری آشوری‏ بعلت کمبود چوب بنحوی خاص اجرا می‏کردند. در«کریونچیک»طرح شهری دیده شده که بالای‏ تمام خانه‏های آن گنبد دیده شده است.گنبدها از نوع چهار ضربی و بلند و باریک بوده که در پایین‏ روی یک پلان مربع واقع می‏شدند.در خورس‏آباد طاقهای گهواره‏ای بدست آمده که آنها را با تدابیر دیگری بدون استفاده از” EMAR “بنا می‏کردند و سنگها را طوری می‏تراشیدند که جنبه استاتیکی آن‏ بیشتر حفظ شود و هم زیبایی لازم را داشته باشد. طاقهای گهواره‏ای آنرا فقط با طاقهای«یونانی و رومی»می‏توان مقایسه کرد.

ستونها

آجر ماده اولیه مصالح ساختمان آشور را تشکیل‏ می‏داده است.در ستونها هم از آجر و سنگ استفاده‏ می‏کردند.معمولا ستونهای تمام آجری بیشتر متداول بود ولی چون در بعضی از ساختمانهای‏ بزرگ احتیاج به مقاومت بیشتری با تحمل وزن‏ ساختمان داشتند ستونهایی از سنگ می‏ساختند و اطراف آنرا از یک طبقه آجری می‏پوشاندند سراسر این ستونها را بشکل بوته‏ای«گل»می‏تراشیدند. معماری آشوری را در زمینهء ارتباط ستون و سرستون و روی هم قرار دادن دو قسمت مختلف آنها و همچنین در ارتباط و همبستگی مصالح مختلف‏ چون چوب و سنگ بنحو شایان توجه می‏بینیم. این همان سبک معماری است که چند قرن بعد از

آن معماران دوره اولیه مسیحیت دنبال می‏کردند.در خرابه‏های قصر تلو” OLET “ستونهای‏ دسته‏جمعی که از آجر بنا شده‏اند دیده می‏شوند، اجتماع آنها و ارتباط آنها در یک پلان مربع شکل و قسمت بالای آنها نامشخص است.در حفاریهای‏ نیمرود اصول یک معماری حقیقی را شاهدیم که‏ مدیون این سبک معماری است.در این حفاریها خورس‏آباد به سرستون«پیاز گل»غده‏داری تراشیده‏ شده برمی‏خوریم.کورنیش‏های عجیب با بریدگیهایی که در لبه تیز آنها دیده می‏شوند ککه‏ عموما تحت زاویه ۴۵ درجه بریده شده‏اند.بعضی‏ بر این عقیده‏اند آشوریها هنر سر ستون‏سازی و تراشیدن آنها را از فنیقیها تقلید نمودند و یا هنرمندان مغلوب را برای کار به آشور برده‏اند.

آشوریها از سنگ خیلی کم برای پوشش در معماری استفاده می‏کردند سه نفر از محققان در این‏باره می‏گویند:

۱-هنری لایارد:نور توسط یک محوطه‏ای باز و بزرگ که در سقف با چوب کار گذاشته بداخل‏ ساختمان راه می‏یافته است.

۲-پل امیل بوتا:اتاقها و تالارها بوسیلهء پنجره‏های متعدد و کوچک با فواصل مساوی و منظم روی دیوارها قرار داشته و هدایت نور به‏ ساختمان را بعهده داشته‏اند.

۳-فرگوسن:نور توسط مکانهای چوبی با در نظر گرفتن فاصله‏های زیاد آن که شبیه به بعضی از خانه‏های آمریکایی است وارد می‏شده است لذا با توجه به نظریه بوتا نور نمی‏توانسته از پنجره کوچک‏ بداخل نفوذ کند و بعبارت دیگر تعبیه اینگونه‏ پنجره‏های کوچک و متعدد فقط می‏توانسته‏ روشنی بخش فضای اینگونه مکانها باشد.

زه‏کشی

آشوریها از سکو بجای پی‏خانه و ساختمان‏ استفاده می‏کردند و چون این سکوها اغلب از آجر ساخته می‏شدند طبیعتا در مقابل بارندگی‏های‏ طولانی زمستان مقاومت چندان نداشتند.معماران‏ آشور در پی راه‏های دیگری جهت کاهش خطرات‏ ریزش یو فرسایش احتمالی ساختمانها بودند.در حفاریهای خورس‏آباد در زیر کف اغلب تالارها و دالان‏ها،آبگذرهایی شبیه به سیستم«زه‏کشی‏ها»در مصر مشاهده شده است.

۲معماری قصر شاروکین

اگر به معماری آشور بیشتر توجه شود کاخ و قصر شاروکین بیشتر خودنمایی می‏کند.از حفاری‏ گردشگاه قصر آجرهای مربع شکل به دست آمده‏ است.همچنین سالن بزرگ کاخ آشور در روی کوه‏ «نیمرود»دارای تناسب ۴۹*۵/۱۲ متر است؛این‏ کاخ را کاخ شمال غربی می‏نامند.قطر بعضی‏ دیوارها به ۳۰ الی ۳۵ متر می‏رسد.این دیوارها را اغلب دور شهر دعانویسی کرده‏اند که از یک نوع‏ طرز تفکر مذهبی می‏تواند سرچشمه گرفته باشد.

آشوریها در ساختن مصالح اطلاعات بسیار وسیعی داشتند و آجرها را با ملات بسیار محکم‏ می‏چیدند.در خرابه‏های نیمرود و سایر جاها معمولا دیده می‏شود که آجرها را با ملات آهک و یا مخلوط آهک و خاکستر کار گذاشته‏اند.بطور کلی‏ معماری هر کشوری همیشه به شرایط طبیعی و موقعیت جغرافیایی و مواد و مصالح بستگی دارد که‏ در آن نواحی یافت می‏شود.در بین النهرین سنگ‏ نادر و کمیاب بود.

نزدیکترین راه برای بدست آوردن سنگ کوههای‏ زاگرس

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نظرات:



اخرین مطالب